پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
تولید و تجارت

چرا صنایع آب‌بر عامل مهاجرت اجباری از فلات مرکزی هستند؟

چرا صنایع آب‌بر عامل مهاجرت اجباری از فلات مرکزی هستند؟
یک کارشناس ارشد مدیریت منابع آبی دلایل مهاجرت اجباری از فلات مرکزی به دلیل وجود صنایع آب‌بر را تشریح کرد و گفت: آنچه صنایع آب‌بر را خطرناک می‌کند تنها مصرف کم و یا زیاد آب توسط این صنایع نیست بلکه نقش خطرناک و کلیدی این صنایع در یک چرخه توسعه نیافتگی است که مشخصا به مهاجرت اجباری از فلات مرکزی خواهد انجامید.
  بزرگنمايي:

به گزارش شاخص بازار به نقل از ایسنا، داریوش مختاری با بیان اینکه اتفاقی که در پیوند با صنایع آب‌بر و مهاجرت اجباری 30 تا 50 میلیونی از فلات ایران می‌افتد دو جنبه کلی دارد، اظهار کرد: استقرار صنایع آب‌بر با اتکا به مصرف از آبخوانها یا منابع آب سدهای حوزه‌های آبریز داخلی همانند فولاد کوار فارس، خرامه فارس، نی ریز فارس با رعایت تفاوت مکانی و زمانی از حدود 10 سال پیش تاکنون بر برداشت آب از آبخوانها سرپا ماندند و یا خواهند ماند.

وی ادامه داد: قرار است فولاد نی ریز از سد چشمه عاشق استفاده کند و خرامه از آب انتقالی و شورش برانگیز رود کر استفاده کند. کوار نیز از پساب شیراز، ولی تا این منابع تامین شود آبخوانها را خالی می کنند. همین وضعیت درباره بیش از 100 صنعت آب کاشی و فولاد در یزد و اصفهان نیز صادق است.

او با اشاره به جنبه دوم این موضوع، گفت:  قرار است پروژه خیالی، تصوری و ناممکن شیرین سازی و انتقال آب از دریا زمینه تامین آب این صنایع را فراهم کند، ولی تا آن هنگام حدود پنج سال دیگر خواهد بود و این صنایع توسعه داده می‌شوند و آبخوانها را خالی خواهند کرد. چون در دنیای عمل و واقعیت، امکان شیرین سازی و انتقال آب در مقیاس 5 میلیارد مترمکعب آب از دریا و پمپاژ و انتقال 2000 کیلومتری آن یک امر ناممکن و یا قطعا غیراقتصادی و ناپایدار است.

این کارشناس ارشد مدیریت منابع آبی با بیان اینکه این صنایع همانند همان 140 صنعت آب‌بر در دل کویر یزد باید آبخوانها یا حقابه بالادستی‌ها را مصرف کنند تا روزگاری آب بسیار گرانقیمت دریا به این صنایع  برسد، اظهار کرد: توجه شود که خصولتی‌ها هر جا بحث برداشت از صندوق ذخیره ارزی، یا بحث پرداخت مالیات و یا اجرای بدون ملاحظه زیست محیطی پروژه‌ها باشد، می‌گویند ما دولتی هستیم و هرجا سود خالص مطرح باشد، خود را خصوصی عنوان می کنند.

به گفته مختاری این دو اتفاق که مکمل یکدیگرند، به مرور زمینه کوچ 30 تا 50 میلیون نفری را فراهم خواهد کرد و دقیقا همان جا که محصولات این صنایع فولاد باید در صنایع خودروسازی و توسعه چند ده میلیون مسکن و باغ ویلای اضافی استفاده و یا لوله‌های فولادی همان خط انتقال 2000 کیلومتری را تامین کنند، انبوهی از کارهای بیهوده که آبادانی تصور می‌شود درواقع مصداق فلاکت و توسعه نیافتگی هستند. خلاصه کردن عمده اقتصاد کشور در صنایع فولاد، پتروشیمی و مسکن و آنهم با رویکرد و نگاه مصرفی، هرگز پایدار و متناسب با فرصتهای سرزمینی ایران نیست.

وی ادامه داد: شاید پس از مشکلات بزرگی که در پس این منافع خصولتی‌ها پدید می‌آید و تمدن و سرزمین ایران قرار است قربانی این شیوه توسعه شود، مالکان خود این صنایع از بزرگترین قربانیان این طمع ورزی تاریخی باشند. دقیقا همان جایی که پی در پی ورشکست خواهند شد. شاید هم به سبب دسترسی به رانت های شگفت انگیز هرگز ورشکست نشوند ولی حتما شاهد آوارگان گسترده آب از سرزمین مادری‌شان هستند.

این کارشناس ارشد مدیریت منابع آبی با بیان اینکه اگر چه مدافعان صنایع آب‌بر نیز با تاکید بر ارزآوری این صنایع، مصرف کمتر آب این صنایع در مقایسه با محصولات کشاورزی و یا اشتغالزایی بالا، از این صنایع دفاع می‌کنند ولی توجه به نکاتی قابل توجه است، گفت: صنایع آب‌بر، اقلام مورد نیاز بخش مسکن و صنعت خودرو را در قالب محصولات بتن، میلگرد و ورقه فولادی و  کاشی تامین می‌کنند. هر دو بخش مسکن و خودرو یک بخش ایستا و مصرفی هستند. از قضا این دو بخش مصرفی، انبوهی از بحرانهای زیست محیطی در کشور پدید آورده اند.

مختاری ادامه داد: شهرک سازی‌های اطراف دشت تهران به طور تقریبی این کلانشهر را در ردیف پرمخاطره‌ترین کلانشهر خاورمیانه در معرض خالی از سکنه شدن قرار داده است. در همین حال بتن و میلگرد مورد نیاز بخش ساختمان برای شهرک سازانی خواهد بود که هیچگونه مالیات زیست محیطی نمی‌پردازند. همچنین بارگذاری چند ده برابری صنعت خودرو در کلانشهرها که همزمان باید صنایع پتروشیمی و پالایشگاهی را برای تامین قطعات و نیازهای مصرفی روزمره خودروها توسعه دهند و بسیار بسیار فراتر از نیاز شهروندان خودرو تولید می کنند، در یک چرخه فلاکت و توسعه نیافتگی به بحران‌های زیست محیطی دامن می زنند. بنابراین آنچه صنایع آب‌بر را خطرناک می‌کند تنها مصرف کم و یا زیاد آب توسط این صنایع نیست بلکه نقش خطرناک و کلیدی این صنایع در یک چرخه توسعه نیافتگی است که مشخصا به مهاجرت اجباری از فلات مرکزی خواهد انجامید.  

وی با بیان اینکه نداشتن راهبرد درست در توسعه و ابهام و سردرگمی در برنامه‌های توسعه در کشور زمینه‌ساز انبوهی از اشتباهات در ظرف توسعه کشور شده است که لازم است با نظر کارشناسان، مسیرهای درست و کمتر اشتباه را یافت و سرلوحه قرار داد، اظهار کرد: راهکارها در انجام کارهای درست و طی کردن مسیر درست در تخصیص منابع است. باید مزیت‌ها را یافت. تا جایی که تصمیمات وجاهت کارشناسی داشته باشند، یافت راهکارها چندان دشوار نیز نیست.

به گفته او، سرزمین ایران با انبوهی از مزیت‌ها با محدودیت و شکنندگی از ناحیه منابع آب روبروست و نباید به خاطر صنایع آب بر که ارزآوری دارند، به طور یکجانبه از این صنایع پشتیبانی کرد. اگر فرصت‌های بزرگ برای سایر صنایع کشور نیز فراهم می شد و مسیرهای صادراتی آن ها مسدود نمی‌شد، همان صنایع نیز رشد می کردند.

این کارشناس ارشد مدیریت منابع آبی با بیان اینکه با این حال، صرفا پافشاری بر بازدهی بالای مالی یا ارزآوری و اشتغالزایی برای صنایع آب بر قطعا به یک فروپاشی تمام عیار در پهنه جغرافیای ایران می انجامد. راهی که یکی از بازندگان اصلی آن همان مالکان عمدتا خصولتی این صنایع هستند. شکست بخشی از صنعت کشور سوای نوع مالکیت آن، هرگز پذیرفتنی و خوشایند نیست، گفت: پیش از آن باید به جنبه های عدالت محوری توسعه توجه کرد. اگر در ظرف توسعه، عدالت را در نیابیم از هر مسیری که برویم شکاف‌های خزنده و فزاینده طبقاتی، به بحران‌های زیست محیطی پیوند می خورند و این دو یعنی بحران زیست محیطی و بی عدالتی، همانند دو بال، یک فروپاشی در پهنه جغرافیایی را پدید می آورند. همچنان در مقطع زمانی هستیم که می توانیم جلوی رخدادهای وحشتناک و خطرناک ناشی از نامهربانی و کم مهری به طبیعت ایران را بگیرم. مبادا خیلی دیر شود.


نظرات شما
آخرین اخبار